گذشت زمان

با گذشت زمان عمرت میگذه ولی دیدت نسبت به مسائل و اشخاص بازتر میشه مثلا آدم ها از تنهایی با کسی دوست میشن و بعد از بازی کردن و تفریحاتشون تموم میکنند و میرن دنبال تفریح بعدی یا لذت بعدی. نکته مهم اینه که اشخاص همه چیز برایشان نمک نشناسی شده. خیلی از مسائل تمامی ندارد ولی اشخاص هستند که تمامی دارند. تا چند ماه پیش فکر میکردم که واقعا احساسات میتونه همه چیز را تضمین کنه ولی دیدم که احساسات فقط یه بخشی از زیر مجموعه تفریحات شده.  زندگی را نمیشه به گذشته برگردوند ولی آدم ها را میشه تابلو بزنی به گذشته ی آن ها و یادآوری کنی که چه پل هایی را شکسته اند  ویا چه کارهای خوب یا بدی انجام داده اند. همه اشتباه میکنند چه خوبش چه بدش. ولی مهمترین قسمت آن غرق شدن در تفکرات تکراری غلط و گول زننده اس. چند وقت پیش داشتم کتاب قلعه حیوانات را میخواندم. خیلی جالب بود که آدم نفوذی و جاسوس در نقش دوست خوبو همه جیز بلده و خودش را محبوب در بین دل ها کرده و همه دوستش دارن ولی آدمی که واقعا دوسته و خیرخواهه همه ازش متنفرن و سعی میکنند از اون فرار کنند.  خیلی کتاب جالیه. داستان زندگی ماهم مثل کتاب ها شده است. همیشه به آدم ها میگم ک ایکاش زندگی مثل فیلم های هندی بود. دید افراد با کارها و اعمال ان ها مشخص میشود تمام تلاشم این بود که زندگی را به خوبی بسازمش. تلاشم را کردم خیلی از جاها هم زیرش زدم. بعضی وقتا زمینه ها و بسترهای تغییرات فراهمه ولی تویی که فرار میکنی.  چرا ما هعی روی تصمیم اشتباهاتی که انجام دادیم پافشاری میکنم؟ سوال جالبیه. همیشه دل تکرار را دوست دارد ولی عقل متنفره. خیلی خوشحالم که زمان گذشته دیدم نسبت به خیلی آدم ها بازترشده و میفهمم که چقدر خوش سانسو خوشبختم که زمان درسته که من را تنبیه کرده برای انتخاب ها و تصمیمات غلط ولی بهم حقایق را نشان داده و میتونم الان راضی باشم از خودم.

دوست دارم که زیاد بنویسم و چیزاهایی که در ذهن مبهمم تاب میور ه را تایپ کنم ولی اونقد کشش نداره تنبلی که بخاد همه را  بگه بنویس بنویس بنویس.

احساسات همش تکراری شده بیشتر شده برای رفع تنهایی و  لذت واگرنه عشق واقعی نمیبینم. همه چیز به وابستگی ختم میشه. عشق زمانیه که عشق باشه بدون هیچ قید وبند درونی.

دوستدارم تلاشم را بکنم که بار دیگر زندگی را از پایه شروع به اونطوری که دوستدارم بسازم. همیشه زندگی مطابق میل نیست ولی مهم تویی که بتونی  مطابق میلت بکنی.

گذشت زمان فواید بسیاری دارد که میشه هر کدوم را چند صفحه مفید درباره آن نوشت سوای از چیزای متفرعات و توضیحات.

گذشت زمان شناخت تو را خیلی باز میکنه برای تصمیمات، انتخاب ها، احساسات و...

همیشه نمیشه به موضوعات زمان داد ولی همین تجارب گذشته ای که با گذشت زمان به دست اوردی خیلی سریع میتونی در مواقع ضروری تصمیم بگیری.

انتظاراتی داشتم ولی الان میبینم که نباید از هیچ کسی و هیچ اشیا یا چیزی انتظار داشته باشی یا توقع حرف هاییکه میزنند یا چیزهایی که داری همیشگی باشد.  نیزای به تاسف برای خودت یا کس دیگه نداری فقط تویی که میتونی همه چیز را بتونی پس چیزی را نباید تلقین کرد.