خستگی

هزینه ی تنها بودنه سنگین و سبکه است. ولی گاهی میشه یه جوری مدیریت کرد که بتونی با خیال آسوده نفس بکشی. آدم ها همیشه در اشتباهات ودشان غرق می شوند، هیچ کس در این دنیا وجود ندارد که اشتباه نکرده باشد، هیچ کس.

خستگی روزهای دلال بودن در خفایای دون قلبت میتونه نشونه ی خوبی برای پرکشیدن و اوج رفتن است. یک هواپیما زمانی که میخواهد پروز کند اول اوج می گیرد، پس برای بلندشدن و آسمانی دن باید زمینه اوج گرفتن را فراهم ساخت.

خیلی نزدیک باشی ولی دور به نظر برسی. دلم میخواهد خیلی از کارهایی که غیرممکن است را به سمت بی نهایت ببرم ولی انرژی و زمان می خواهد برای رفع خستگی هاو ناامیدی های به وجود اومده  در شرایط مبهمی که هر کسی در پرانتز خودش درست می کند.

یک زمانی خیلی دوست داشتم عاشق بشم ولی الان به این سن که رسیده ام میبینم عشق از دور زیبا و پرمبهمه ولی انتهای چیزی خاصی ندارد. زندگی ما همه یآن شده دلبستگی و تعلقات. زمانی دیدم که یه بچه 5-6 ساله عشق عشق می کند و عشقش را برای یک خوراکی میفروشد کلا قید عشق  را زدم. یعنی عشقی وجود ندارد بلکه فقط یک اصطلاحیه برای بیان احساس. احساس نیست بلکه تکراره و محبت. ولی خیلی از آن ناشی از شهوت و تنهاییه.

هزینه ی تنها بودنه سنگین و سبکه است. ولی گاهی میشه یه جوری مدیریت کرد که بتونی با خیال آسوده نفس بکشی. آدم ها همیشه در اشتباهات ودشان غرق می شوند، هیچ کس در این دنیا وجود ندارد که اشتباه نکرده باشد، هیچ کس.

خستگی روزهای دلال بودن در خفایای دون قلبت میتونه نشونه ی خوبی برای پرکشیدن و اوج رفتن است. یک هواپیما زمانی که میخواهد پروز کند اول اوج می گیرد، پس برای بلندشدن و آسمانی دن باید زمینه اوج گرفتن را فراهم ساخت.

خیلی نزدیک باشی ولی دور به نظر برسی. دلم میخواهد خیلی از کارهایی که غیرممکن است را به سمت بی نهایت ببرم ولی انرژی و زمان می خواهد برای رفع خستگی هاو ناامیدی های به وجود اومده  در شرایط مبهمی که هر کسی در پرانتز خودش درست می کند.

یک زمانی خیلی دوست داشتم عاشق بشم ولی الان به این سن که رسیده ام میبینم عشق از دور زیبا و پرمبهمه ولی انتهای چیزی خاصی ندارد. زندگی ما همه یآن شده دلبستگی و تعلقات. زمانی دیدم که یه بچه 5-6 ساله عشق عشق می کند و عشقش را برای یک خوراکی میفروشد کلا قید عشق  را زدم. یعنی عشقی وجود ندارد بلکه فقط یک اصطلاحیه برای بیان احساس. احساس نیست بلکه تکراره و محبت. ولی خیلی از آن ناشی از شهوت و تنهاییه.

من خیلی آدم ها را شناختم، شناخت بیرونی نه درونی.